یه چند روزه که سرما خوردم کم و بیش و در حال مبارزه هستیم فعلا .
شرایط کار و اقتصاد کشور هم که بدجوری گره پیچ شده و سردرگم هستیم کلا .
ولی حال دلم خوبه شکرخدا .
یه جورایی دیگه عادت کردیم توی شرایط سخت هم خودمونو محکم بگیریم تا بتونیم عبور کنیم از این وضعیت .
دیگه به هرحال زندگی هست و پستی و بلندی هاش .
ولی دلم گرمه به امید محبت عزیزم و بزرگی خدایی که همیشه مراقبمون هست .
دلم واست یه ذره شده .!!!
من جدا گریه کنان، ابر جدا، یار جدا .
امروزم رو با ترانه ی تو و با اشک شروع کردم .
نمیدونم این چه سرنوشتی برای ماست .
تو که از حال دل من با خبری چرا اینطور به من جفا میکنی .!
تو که می دونی بودنت و حضور کلامت دنیای من رو چطور رنگین میکنه .
دوست داری یه روز ببینی که هیچ رمق و حالی برای این دلی که دوستش داری نمونده .؟
به نظرت بجز تو کی باید هوای دلمو داشته باشه .!؟
دیگه نمینمیتونم به خودم تلقین کنم تو کنارمی در صورتیکه انقدر خودتو از من دور میگیری .
اگر یارم هستی نزدیکتر بیا و با من حرف بزن .
اگر نه، بذار بپوسم و فنا شدنم رو به نظاره بشین .
شاید لیاقتم بیشتر از این نیست .!!!
درباره این سایت